شبکههای انتقال ارز دیجیتال؛ نحوه عملکرد، مزایا و چالشها در دنیای رمزارزها
منظور از شبکههای انتقال ارز دیجیتال چیست؟
شبکههای انتقال ارز دیجیتال، مسیرهایی هستند که رمزارزها از طریق آنها بین کیف پولهای مختلف جابهجا میشوند. این شبکهها مثل جادههایی هستند که تراکنشهای ارز دیجیتال روی آنها حرکت میکنند و به مقصد میرسند. هر شبکه، قوانین، سرعت، امنیت و هزینه مخصوص به خودش را دارد که روی کیفیت انتقال تاثیر میگذارد. انتخاب شبکه مناسب میتواند باعث شود انتقال رمزارز سریعتر، ارزانتر و مطمئنتر انجام شود.
برای درک بهتر، تصور کنید میخواهید مقداری تتر (USDT) برای دوستتان بفرستید. تتر روی چندین شبکه مختلف مثل اتریوم (ERC-20)، ترون (TRC-20) یا بایننس اسمارت چین (BEP-20) وجود دارد. اگر شبکهای را انتخاب کنید که کارمزد کمتری داشته باشد (مثل TRC-20)، هم هزینه انتقالتان پایینتر میآید و هم تراکنش سریعتر انجام میشود. به همین دلیل، شناخت شبکههای انتقال اهمیت زیادی دارد.
نحوه عملکرد شبکههای بلاکچین در انتقال ارز دیجیتال چگونه است؟
زمانی که شما میخواهید مقداری ارز دیجیتال به کیف پول دیگری بفرستید، این تراکنش باید ثبت و تایید شود. شبکههای بلاکچین این وظیفه را بر عهده دارند. بلاکچین مثل یک دفتر کل دیجیتال است که همه تراکنشها را به ترتیب و به صورت عمومی ثبت میکند. وقتی شما تراکنشی را ارسال میکنید، این تراکنش ابتدا در شبکه پخش میشود و منتظر میماند تا توسط ماینرها یا اعتبارسنجها تایید شود. بعد از تایید، تراکنش در یک بلاک قرار میگیرد و به زنجیره بلاکها (بلاکچین) اضافه میشود. این فرآیند باعث میشود که اطلاعات تراکنش شفاف، تغییرناپذیر و قابل پیگیری باشد.
به طور ساده، فرض کنید شما میخواهید یک واحد بیتکوین برای دوستتان بفرستید. اول، درخواست تراکنش شما در شبکه بیتکوین ثبت میشود. سپس ماینرها با حل مسائل ریاضی این تراکنش را تایید میکنند و در یک بلاک جدید قرار میدهند. وقتی بلاک کامل شد و به بلاکچین اضافه شد، تراکنش شما رسمی و نهایی میشود. به این ترتیب دوست شما بیتکوین را دریافت میکند و همه چیز با امنیت و شفافیت کامل انجام میشود.
چند مورد از شبکههای انتقال ارز دیجیتال از بیتکوین تا اتریوم؟
در دنیای ارزهای دیجیتال، برای انتقال داراییها، گزینههای مختلفی پیش روی کاربران قرار دارد. هر شبکه ویژگیهای مخصوص خودش را دارد؛ بعضی از آنها سریعتر هستند، بعضی دیگر کارمزد کمتری دارند، و برخی امنیت بالاتری ارائه میدهند. شناخت این شبکهها کمک میکند تا بسته به نیاز، بهترین گزینه را انتخاب کنیم. در ادامه به بررسی تفاوت شبکههای انتقال ارز دیجیتال میپردازیم.
۱. شبکه ERC-20 (اتریوم)
ERC-20 معروفترین استاندارد انتقال توکنها در بلاکچین اتریوم است. این شبکه به خاطر امنیت بسیار بالا و پشتیبانی وسیع از توکنهای مختلف شناخته میشود. با این حال، یکی از چالشهای اصلی ERC-20 کارمزد بالای تراکنشهاست که در زمانهای شلوغی شبکه میتواند قابل توجه باشد. به همین دلیل، بسیاری از کاربران برای تراکنشهای کوچک یا روزمره سراغ گزینههای ارزانتر میروند.
۲. شبکه TRC-20 (ترون)
TRC-20 استاندارد شبکه ترون است که به دلیل سرعت بالای تایید تراکنشها و کارمزدهای بسیار پایین محبوبیت زیادی پیدا کرده. در سالهای اخیر، بسیاری از معاملات رمزارزی مخصوصا برای تتر (USDT) روی این شبکه انجام میشود، چون انتقال سریع و هزینهی ناچیز، آن را به انتخابی بهصرفه تبدیل کرده است.
۳. شبکه BEP-20 (بایننس اسمارت چین)
BEP-20 استاندارد انتقال در شبکه بایننس اسمارت چین است. این شبکه توانسته با ارائه سرعت بالا و کارمزدهای پایین، توجه بسیاری از کاربران و توسعهدهندگان را جلب کند. BEP-20 به خصوص برای افرادی که در پروژههای مالی غیرمتمرکز (DeFi) فعالیت دارند، گزینهای محبوب است و انتقال داراییها را بسیار سادهتر کرده است.
۴. شبکه بیتکوین (BTC)
شبکه بیتکوین به عنوان اولین بلاکچین دنیا، همچنان یکی از امنترین مسیرها برای انتقال ارزش محسوب میشود. با این حال، سرعت نسبتا پایین تایید تراکنشها و کارمزدهای متغیر، باعث شده که از شبکه بیتکوین بیشتر برای جابجایی مبالغ بالا یا انتقالهای با اهمیت استفاده شود.
۵. شبکه لایتنینگ بیتکوین (Bitcoin Lightning Network)
شبکه لایتنینگ بر روی بیتکوین ساخته شده تا مشکل سرعت و هزینه را حل کند. این شبکه با فراهم کردن امکان پرداختهای تقریبا فوری و کارمزدهای ناچیز، به ویژه برای تراکنشهای کوچک و روزمره، در حال رشد و گسترش است. با اینکه هنوز در همه پلتفرمها به صورت کامل پشتیبانی نمیشود، اما آینده روشنی برایش پیشبینی میشود.
شبکههای لایه دوم و تاثیر آنها بر سرعت و کارمزد تراکنشها چیست؟
شبکههای لایه دوم، راهکارهایی هستند که روی بالای بلاکچینهای اصلی (لایه اول) ساخته میشوند تا مشکلاتی مثل کندی تراکنشها و کارمزدهای بالا را برطرف کنند. بلاکچینهای معروفی مثل بیتکوین و اتریوم، به دلیل ساختار اولیهشان، ظرفیت محدودی برای پردازش تراکنش در هر ثانیه دارند. وقتی کاربران زیادی به شبکه وارد میشوند، این محدودیت باعث میشود تراکنشها کند شده و هزینهها (گس فی یا کارمزد) افزایش پیدا کند.
اینجاست که شبکههای لایه دوم وارد میشوند. این شبکهها بیشتر تراکنشها را خارج از زنجیره اصلی (Off-Chain) انجام میدهند و فقط اطلاعات نهایی را روی بلاکچین اصلی ثبت میکنند. این روش باعث میشود تعداد زیادی تراکنش به سرعت و با هزینه بسیار کمتر انجام شود، بدون اینکه بار اضافی روی شبکه اصلی ایجاد شود.
یک نمونه معروف از شبکه لایه دوم، شبکه لایتنینگ بیتکوین است. این شبکه به کاربران اجازه میدهد پرداختهای سریع و تقریبا رایگان انجام دهند، بدون اینکه هر بار منتظر تایید تراکنش در بلاکچین بیتکوین باشند. در دنیای اتریوم هم پروژههایی مثل Optimism و Arbitrum نمونههای موفق لایه دوم هستند که با استفاده از تکنیکهایی مانند رولآپ (Rollup)، تراکنشهای زیادی را در خارج از زنجیره پردازش کرده و سپس خلاصهای از آنها را روی اتریوم ثبت میکنند.
در واقع، میتوان گفت:
لایه اول (مثل خود بلاکچین اتریوم یا بیتکوین) وظیفه امنیت و ثبت اصلی اطلاعات را دارد.
لایه دوم برای سرعتبخشیدن به تراکنشها و کاهش هزینهها ساخته شده و مکمل لایه اول است.
با رشد استفاده از ارزهای دیجیتال، شبکههای لایه دوم نقش مهمی در گسترش و بهبود تجربه کاربران دارند و آینده بلاکچین بدون آنها قابل تصور نیست.
استانداردهای توکن چه هستند و چرا مهماند؟
وقتی درباره ارزهای دیجیتال صحبت میکنیم، مخصوصا توکنهایی که روی بلاکچینهایی مثل اتریوم ساخته میشوند، باید بدانیم که هر توکن برای اینکه درست کار کند و قابل انتقال باشد، باید از یک سری قوانین مشخص پیروی کند. به این قوانین، استانداردهای توکن گفته میشود. استانداردها تعیین میکنند که یک توکن چطور ساخته شود، چطور منتقل شود و کیف پولها و صرافیها چطور با آن کار کنند.
مثلا ERC-20 یکی از معروفترین استانداردهای توکن در شبکه اتریوم است. این استاندارد مشخص میکند که یک توکن چه ویژگیهایی باید داشته باشد (مثل موجودی، آدرس فرستنده و گیرنده، مقدار انتقال) و همین باعث میشود تمام کیف پولها و صرافیهایی که از ERC-20 پشتیبانی میکنند، بتوانند بدون مشکل این توکنها را مدیریت کنند. بدون وجود این استانداردها، هر توکن ممکن بود قوانین خودش را داشته باشد و کار با آنها خیلی سخت و پرریسک میشد.
وقتی میخواهید رمزارزی را منتقل کنید، حتما به استاندارد توکن آن توجه کنید. برای مثال تتر (USDT) روی چندین استاندارد مختلف وجود دارد؛ مثل ERC-20، TRC-20 و BEP-20. اگر شما یک تتر ERC-20 را اشتباهی روی شبکه TRC-20 بفرستید، داراییتان ممکن است از بین برود یا بازیابی آن خیلی سخت و پرهزینه باشد.
مزایای استفاده از شبکههای انتقال ارز دیجیتال چیست؟
شبکههای انتقال ارز دیجیتال به کاربران این امکان را میدهند که داراییهای خود را با سرعت، امنیت و هزینهی مناسب در سراسر جهان جابهجا کنند. بدون نیاز به واسطههایی مثل بانکها یا موسسات مالی، این شبکهها دنیایی آزادتر و دسترسپذیرتر برای معاملات مالی ایجاد کردهاند. در ادامه، مهمترین مزایای استفاده از این شبکهها را بررسی میکنیم:
1 - سرعت بالا در انتقال
بسیاری از شبکههای انتقال، مانند TRC-20 یا BEP-20، امکان جابهجایی ارز دیجیتال را در چند ثانیه تا چند دقیقه فراهم میکنند، برخلاف سیستمهای سنتی که ممکن است ساعتها یا حتی روزها طول بکشد.
2 - کاهش هزینههای انتقال
استفاده از شبکههای مناسب میتواند کارمزد انتقال را به شدت کاهش دهد. مثلا در مقایسه با هزینههای بالای بانکها برای انتقال بینالمللی، کارمزدهای شبکههایی مثل TRC-20 یا لایتنینگ بیتکوین بسیار ناچیز است.
3- دسترسی جهانی و بدون محدودیت
برای استفاده از شبکههای انتقال رمزارز، نیازی به حساب بانکی یا شرایط خاص جغرافیایی نیست. هرکسی با دسترسی به اینترنت میتواند داراییهای خود را به هر نقطه از جهان منتقل کند.
4 - افزایش امنیت
شبکههای بلاکچین بهطور ذاتی غیرمتمرکز و امن طراحی شدهاند. این ساختار باعث میشود تراکنشها در برابر دستکاری، هک یا سانسور مقاوم باشند.
5 - شفافیت و قابلیت پیگیری تراکنشها
همه تراکنشها در بلاکچین ثبت میشوند و برای عموم قابل مشاهدهاند. این شفافیت باعث افزایش اعتماد کاربران و امکان پیگیری دقیق نقل و انتقالات میشود.
6 - انعطافپذیری در انتخاب شبکه
کاربران میتوانند با توجه به نیازشان، شبکه مناسب را انتخاب کنند؛ برای مثال اگر سرعت اولویت دارد، از TRC-20 استفاده کنند یا اگر امنیت بیشتری میخواهند، شبکه اصلی بیتکوین را انتخاب کنند.
چالشهای شبکههای انتقال ارز دیجیتال؛ مقیاس پذیری، کارمزد و مصرف انرژی
با وجود تمام مزایایی که شبکههای انتقال ارز دیجیتال دارند، این شبکهها هنوز با چالشهای مهمی روبرو هستند. این مشکلات باعث میشوند گاهی سرعت پایین بیاید، هزینهها بالا برود یا نگرانیهای زیستمحیطی ایجاد شود. در ادامه، سه چالش اصلی را ساده و خلاصه توضیح میدهیم:
7 - مقیاسپذیری
بیشتر بلاکچینها فقط تعداد محدودی تراکنش در هر ثانیه میتوانند پردازش کنند. وقتی تعداد کاربران زیاد شود، شبکهها شلوغ میشوند و تراکنشها کندتر انجام میشود. این مسئله بهخصوص در شبکههایی مثل اتریوم و بیتکوین دیده میشود. پروژههای لایه دوم برای حل این مشکل ایجاد شدهاند، اما هنوز به بلوغ کامل نرسیدهاند.
8 - کارمزدهای بالا
در زمانهایی که شبکهها شلوغ میشوند، هزینهی انجام تراکنش هم افزایش پیدا میکند. به عنوان مثال، کارمزد انتقال یک توکن ERC-20 در زمانهای پرترافیک میتواند به چندین دلار برسد. این مسئله برای کاربران عادی، بهخصوص در تراکنشهای کوچک، یک مانع بزرگ است.
9 - مصرف بالای انرژی
بعضی از شبکهها، به ویژه آنهایی که از روش اثبات کار (PoW) استفاده میکنند (مثل بیتکوین)، برای تایید تراکنشها نیاز به مصرف برق زیادی دارند. این مصرف بالای انرژی باعث نگرانیهای زیستمحیطی شده و بسیاری از پروژههای جدید به سمت روشهای کممصرفتر مثل اثبات سهام (PoS) حرکت کردهاند.
البته به جز موارد بالا شبکههای انتقال ارز دیجیتال بعضا با چالشهایی مانند مشکلات امنیتی، مسائل قانونی و پیچیدگی برای کاربران مبتدی هم رو به رو هستند.
مقایسه شبکههای انتقال ارز دیجیتال؛ کدام شبکه بهتر است؟
وقتی صحبت از انتخاب شبکه انتقال ارز دیجیتال میشود، یک نکته مهم را باید همیشه به خاطر داشت که هیچ شبکهای به طور مطلق بهترین نیست. انتخاب شبکه بستگی به نوع نیاز کاربر، میزان دارایی، سرعت مورد نظر و میزان کارمزدی که حاضر است پرداخت کند، دارد.
برای مثال، اگر کسی قصد داشته باشد مقداری بیتکوین (مثلا ۲۰ عدد بیتکوین) به آدرس دیگری ارسال کند، معمولا ترجیح میدهد از خود شبکه بیتکوین استفاده کند. چون امنیت بسیار بالای این شبکه برای چنین مبلغی ارزشمند است و هزینهی کارمزد در مقابل ارزش کل تراکنش ناچیز به حساب میآید. اما اگر کسی بخواهد مقدار کمی رمزارز مثل ۱۰۰ تتر (USDT) برای فردی دیگر بفرستد، عاقلانه نیست که از شبکه ERC-20 (اتریوم) استفاده کند. چون کارمزد این شبکه در زمانهای شلوغ میتواند بسیار بالا باشد و بخش زیادی از این مبلغ کوچک صرف هزینه انتقال شود. در چنین شرایطی، انتخاب شبکههایی مثل TRC-20 یا BEP-20 که کارمزد بسیار کمتری دارند، منطقیتر است.
در واقع، برای انتخاب بهترین شبکه باید این موارد را در نظر گرفت:
ارزش مبلغی که قرار است منتقل شود
میزان حساسیت به امنیت تراکنش
سرعت مورد نیاز برای انجام تراکنش
بودجهای که برای پرداخت کارمزد در نظر گرفته شده
پس بهترین شبکه انتقال وجود ندارد؛ بهترین انتخاب، انتخابی است که متناسب با شرایط و نیاز کاربر باشد.